چگونه زمان خود را مدیریت کنیم؟

مدیریت زمان چیست؟

مدیریت زمان به این معناست که فعالیت‌ها، وظایف و تعهدات خود را تحت کنترل در آوریم و با توجه به اولویت‌ها راجع به اهمیت وظایفمان تصمیم گیری کنیم.


چرا مدیریت زمان مهم است؟

وقتی احساس می‌کنیم که کارهای زیادی برای انجام دادن داریم ولی وقتمان محدود است، خواه ناخواه دچار استرس می‌شویم. همین طور اگر زمانی که داریم صرف کارهای کم اهمیت شود دلهره و استرس به سراغمان می‌آید. مدیریت زمان به شما کمک می‌کند تا کنترل امور را به دست بگیرید و بدین ترتیب احساس آرامش بیشتری بکنید.



چگونه زمان خود را مدیریت کنیم؟

ادامه نوشته

روابط عمومي مروج گفتگوي آزاد است.

  روابط عمومي بطور تاريخي اخلاق گراست و اساسا براي گفتگو با مردم شكل گرفت. اما رفته رفته با رشد روزافزون كاركرد تبليغاتي در واحدهاي روابط عمومي ماهيت كار روابط عمومي تغيير كرد و منولوگ (تبليغات) جاي ديالوگ (گفتگو) را گرفت و كاركردهاي اخلاقي روابط عمومي تضعيف شد.

به معنايي ديگر روابط عمومي براي گفتگوي بين سازمان و مردم شكل گرفت و امروزه اين گفتگو با فهمي كه روابط عمومي ها از اقتدار افكارعمومي پيدا كرده اند به گفتگوي آزاد  تبديل شده است. به معنايي ديگر امروزه يك روابط عمومي سرآمد تلاش مي كند با ترويج گفتگوي آزاد به مردم نزديك تر شود.

تفسير اخلاقي روابط عمومي به كاركرد آن از طريق گفتگو بر مي گردد و اساسا اگر گفتگو در روابط عمومي متوقف شود چيزي از روابط عمومي نمي ماند.

توسعه ديالوگ به جاي مونولوگ و توسعه ارتباطات افقي به جاي ارتباطات عمودي در درون و بيرون سازمان در واقع توسعه كاركرد اخلاقي روابط عمومي است. در زير با برخي از آداب گفتگوي آزاد آشنا مي شويم:

 

آداب گفتگوي آزاد

1-   روابط عمومي بايستي تلاش كند تا سازمان را انعطاف پذير كند. بخصوص روابط عمومي سازمانهاي دولتي بايستي از توهم دوران ارباب و رعيتي خارج شوند و انرژي لازم را جهت تغيير ديدگاه سنتي به ديدگاه نوين يعني مردمداري و مشتري مداري تزريق كنند.

2-   سازمانها بايستي ياد بگيرند كه فرصت و امكان برابر را به مردم بدهند و روابط عمومي ها بايستي براي ساختن جهاني انساني تر تلاش كنند. جهاني كه تمام مردم در آن فرصت و امكان برابر براي گفتگو داشته باشند.

3-   اخلاق در روابط عمومي يعني عمل از طريق گفتگو با مردم. گفتگو با مردم را متوقف نكنيد زيرا اگر اين كار انجام شود روابط عمومي متوقف شده است.

4-      در واقع ترويج گفتگوي آزاد ترويج اخلاق است و هر گاه گفتگويي حقيقي انجام مي گيرد در واقع اخلاق ترويج مي شود.

5-   صداقت پايه اصلي اخلاق است. در گفتگوي آزاد صداقت را به عنوان بهترين سياست انتخاب كنيد. زيرا تنها بر پايه صداقت است كه مي توان اعتماد مردم را جلب كرد.

6-   هميشه موانع بيشماري بر سر راه گفتن تمامي حقيقت وجود دارد اما حداكثر تلاش خود را بكنيد تا مردم بدانند كه سازمان شما با آنان صادق است.

7-   اگر فرصت گفتگوي آزاد براي مردم مهيا شود مردم نماينده نمي خواهند و  نيازي نيست بار نمايندگي مردم به دوش كسي بيفتد. فقط كافي است اجازه بدهيد مردم در گقتگو فرصت و امكان برابر پيدا كنند.

 

منبع: دکتر یحیایی ایله ای

فهرست ديپلماتيك چیست؟

 فهرست ديپلماتيك، كتابچه‌اي است كه بطور معمول هر سال توسط بخش تشريفات وزارت خارجه هر كشور تنظيم و چاپ مي‌شود. در اين فهرست معمولاً اطلاعات ذيل گنجانيده مي شود.

1. فهرست اعياد رسمي و ايام تعطيل كشور پذيرنده.

2. فهرست روزهاي ملي نمايندگي ها مقيم و سازمان هاي بين‌المللي.

3. فهرست تقدم رؤسا نمايندگي ها به ترتيب تقديم استوارنامه.

4. عنوان كامل مأموريت‌هاي ديپلماتيك، آدرس نمايندگي و نشاني محل اقامت سفير و ساير اماكن متعلق به نمايندگي مانند وابستگي نظامي، بازرگاني، فرهنگي و غيره.

5. فهرست اسامي هر يك از نمايندگي ها مقيم با ذكر ریيس و اعضاء نمايندگي بر حسب تقدم و قيد متأهل و يا مجرد بودن ریيس و اعضاء نمايندگي. 

6. در صورت عدم حضور ریيس نمايندگي عنوان وي خالي نگهداشته مي شود در صورتي كه وزارت خارجه محل امكانات تهيه اين فهرست را نداشته باشد اين اقدام وسيله مقدم السفراء انجام و هزينه آن از مأموريت‌هاي ديپلماتيك مقيم دريافت مي‌شود

ادامه نوشته

عرض تبریک وشادباش بمناسبت روز مادر وروز زن!

                         

چاپلوسی و تملق در سازمان‏ها!

امروزه در سازمان‏ها به افرادی از جمله مدیران،بیش از حد معمول،ارزش و احترام گذاشته می‏شود.البته این‏ پدیده نیز مثل سایر معضلات مدیریتی از فرهنگ جامعه‏ نشات می‏گیرد.

ریشه رفتاری تملق در نظریه نیازها نهفته است.بدین‏ سان که هر شخص،به تایید و احترام نیاز دارد،و لذا احترام(مثل استفاده از القاب پرطمطراق)موجب‏ خشنودی می‏شود.از سوی دیگر،وقتی افراد به یک‏ شخص تملق می‏گویند،که از آنها انتظار نفع و فایده‏ای‏ داشته باشند.در نتیجه آنان به منظور خوشایند قرار گرفتن یا مقبو لیت،دست به چاپلوسی می‏زنند.واضح‏ است،هرگاه مراتب سازمانی افراد تمجید شونده بالاتر باشد،احتمال و میزان انتظار نیز افزایش می‏یابد.

بدین ترتیب،نیات پلید فرصت‏طلبان و سودجویان و میل‏ به احترام مدیران،زمینه گسترش تملق را فراهم می‏سازد.تا حدی که در سازمان‏ها به حالت هنجار و عادت فرهنگی در می‏آید.بدین نحو که هم تملق‏شونده انتظار تملق دارد و هم‏ افراد عادی نگران آن خواهند بود که مبادا موازین و قواعد را رعایت نکرده باشند.در این شرایط احترام معقول،حمل بر بی‏احترامی تلقی می‏شود.اما هرگاه مدیری از مسوولیت‏ خود برکنار شود،دیگر کمترین توجهی به او نمی‏شود. شخص معزول در برخوردهای اجتماعی احساس شکست‏ و ناکامی خواهد کرد.

توجه به این نکته نیز ضروری است که تملق و چاپلوسی مکانیزه درست برعکس مکانیزم انتقاد دارد. به این معنی که هرگاه تملق مورد تشویق قرار می‏گیرد، انتقاد در نطفه خفه می‏شود.البته سازمان بدون انتقاد نیز زمینه‏ساز مدیریت مستبدانه و فسادهای سازمانی است. به همین دلیل امروزه اکثر مدیران برای ارتقا توانمندی‏های سازمانی به الگوی مدرن مدیریتی مثل‏ مدیریت مشارکتی می‏اندیشند.این نوع مدیریت بستر مطمئن برای بهبود ارتباطات کارمندی،وحدت سازمان، افزایش اعتماد و وفاداری پرسنل،نوآوری و اثربخشی‏ است.

امروز در 70 کشور جهان همه در خیابان ها می خندند

اولین بار، در سال 1998 بود که هندی ها تصمیم گرفتند زنجیره خنده راه بیندازند و جشن خنده را در بمبئی برگزار کنند. مراسمی که دکتر مادان کاتاریا، بنیانگذار حرکت یوگای خنده آن را به راه انداخت تا به قول خودش عاطفه‌ای مثبت را برای تغییر خویشتن افراد و تغییر جهان به شیوه‌ای صلح‌آمیز و مثبت به جریان درآورد.

«مادان کاتاریا» یک پزشک هندی است که سال ها قبل، وقتی در حال تهیه مقاله ای درباره تاثیرات خنده درمانی بود، تصمیم گرفت یک مرکز عمومی برای خنده راه‌اندازی کند. او صبح همان روز ایده اش را در پارک عملی کرد و به کسانی که در حال ورزش بودند، گفت همزمان با هم شروع به خندیدن کنند. پیشنهادی که خیلی ها آن را شوخی تلقی کردند اما وقتی 5نفر از مردم با دکتر کاتاریا شروع به خندیدن کردند، کم کم اولین باشگاه خنده تشکیل شد.

این ایده آن قدر با استقبال مواجه شد که حالا بیشتر از 6هزار باشگاه خنده در دنیا وجود دارد که شعار همه آنها برادری و دوستی از راه خنده است. این باشگاه ها در 10 سال گذشته پایشان به ایران هم باز شده و در بیشتر شهرهای بزرگ کشور شعبه دارند.

 

                                 

ورژن ایرانی خنده درمانی

اگر ساعت 10 صبح گذارتان به یکی از پارک ها یا فرهنگسراهای شهر افتاد و زنان جوان و میانسالی را دیدید که عجیب غریب حرف می زنند، رو در روی هم شکلک های عجیب درمی آورند و به خنده می افتند، مطمئن باشید که تماشاگر یک کلاس خنده درمانی هستید!

باشگاه های خنده، براساس یوگای خنده کار می کنند؛ تکنیک هایی که به گفته دکتر کاتاریا حرکاتی را برای بهتر خندیدن آموزش می دهند، بدون آنکه برای به خنده درآوردن آدم ها از لطیفه و شوخی استفاده شود. با این حال باشگاه های خنده ای که در ایران فعالیت می کنند، چندان هم تابع این اصل نیستند.

بهانه خندیدن در باشگاه های خنده ایرانی شکلک و بازی و شعرهای کودکانه ای مثل «عموزنجیرباف» و «وروره جادو» است که حتی زنان و مردان سالمند را هم به خنده می اندازد. با این حال همین خندیدن هم از قانون مسری بودن تبعیت می کند و رهگذران پارک ها را به خنده می اندازد. به همین دلیل هم بود که شهرداری تهران در دو سه سال گذشته، این باشگاه ها را رواج داده و برنامه خنده درمانی جمعی را در فرهنگسراهایی مثل بانو، ملل و سرو برگزار کرده است. یوگای خنده ای که در این باشگاه ها آموزش داده می شود، نوع بومی شده این تکنیک هاست که با حذف برخی حرکات و تغییر بعضی دیگر، تبدیل به یک سبک ایرانی شده است.

Iq و eq چیست ؟فرد باهوش کیست!

چرا بعضی مردم از موهبت خوب زندگی كردن برخوردارند؟ چرا باهوش ترين شاگردان كلاس، ثرتمندترين نمی شوند؟ 

      Iq و eq چیست ؟فرد باهوش کیست!

          چرا بعضی مردم از موهبت خوب زندگی كردن برخوردارند؟
          چرا باهوش ترين شاگردان كلاس، ثرتمندترين نمی شوند؟
          چرا ما از بعضی افراد در همان نگاه اول خوشمان می آيد و از بعضی ديگر خوشمان نمی آيد؟
          تحقيقات جديد درباره فعاليت مغز انسان نشان می دهد كه بهره احساسات و هيجانات انسان (Emotional Quotient) نسبت به بهره هوشی (Intelligent Quotient) معيار واقعی تری برای سنجش موفقيت انسان است.

          به عبارت ديگر هوش احساسی يا EQ تعيين كننده كاميابی‌انسان در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی است نه بهره هوشی يا IQ .
          "هوندا" در خاطراتش می نويسد: «ارزش مدرك تحصيلی حتی از يك بليط سينما هم كمتر است». "ماك مك كرومك" در كتاب "هاروارد چه چيزهايی را ياد نمی دهد"

          می گويد: «من از اهميت هوش، استعداد و تحصيلات عالی، آگاهم، اما اين نكته را هم خوب می دانم كه هيچ يك از چنين صفاتی نمی تواند جای عوامل غير هوشي، بلكه احساسي نظير عقل سليم، سرعت تصميم گيری،‌ قضاوت صحيح و شم تجاری كه سرنوشت كاميابی ها را رقم می زند، بگيرد» .

          در بررسی ها روشن شده است كه عوامل كاميابی افراد برجسته ناشی از احساسات مثبت (EQ+) است كه آنان در خود ايجاد می كنند و برعكس، افراد ناموفق كسانی هستند كه احساسات منفی (EQ-) را در خود پرورش می دهند . اين عوامل احساسی مثبت عبارتند از احساس عزت نفس، خويشتن پذيری،‌ مسؤوليت پذيری، آرمان داری، برنامه ريزی ذهن، مثبت انديش‍ی،‌ رويا پردازی، الهام گرفتن، تغيير پذيری، خوشرويی،‌ ماجراجويی، بردباری و ... و از جمله احساسات منفی می توان از بدبينی، ترس از شكست، اضطراب، احساس ناتوانی، فرار از پذيرش مسؤوليت،‌ احساس عدم امنيت و ... نام برد.

          وقتی مشغول كاری هستيم،‌ مشغول رانندگی هستيم يا اينكه صحبت می كنيم، ناگهان در ذهن ما جرقه ای ايجاد می شود كه راه حل مشكل ماست. يك ندای درونی كه به قلب ما الهام می شود. در چنين وضعی احساس می كنيم راه حل از هر جهت كامل و درست است، يا اگر احساس كنيم جواب غلط است، بی چون و چرا غلط است. بنابر اين يكی از هوشمندانه ترين كارها اين است كه به هنگام اخذ تصميمات، به ندای قلبی خود گوش فرا دهيم.
          "كنت بلانچارد" در كتاب "سيری در كمال فردی" می نويسد: «من به هنگام سخنرانی،‌ تنها به ذهن و انديشه خود متوسل نمی شوم، بلكه بسياری از اوقات از قلبم كمك می گيرم. اگر براي اداره زندگی فقط به ذهن خود متكی شوم، پس از مدتی از پای در می آيم. از اين رو تصور می كنم كه بهترين شيوه آن است كه از قلب خود آغاز كنم، به اين اميد كه انديشه ام به كمك احساسم بشتابد و كار را به پايان ببرد».

          "فكر" و "احساس" عوامل دوگانه در تصميم گيری هستند كه در واقع، احساس، نيروی محرك و برانگيزاننده فكر است. هر فكری را كه می خواهيم جامه عمل بپوشانيم،می بايست به وسيله احساس يا تمنايی مانند عشق يا هيجان،‌ برانگيخته و فعال كنيم كه به آن هوش احساسی يا استعداد عاطفی (EQ) می گوئيم.
          اين پديده را آزمايشهای تست هوش (IQ Test) نمی توانند نشان دهند.

          اصطلاح هوش احساسی را در سال 1990 "پيتر سالوی" و "جان ماير" برای بيان كيفيت درك افراد، همدردی با احساس ديگران و درك رابطه هيجانات افراد با بهبود زندگی به كار بردند.
          (نقل از كتاب نقش دل در مديريت، نوشته مجتبی كاشانی)

دوستـی با ایـن اشـخاص را به هم بزنیـد!


همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان آدم‌هایی متعادل، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیبایی‌ها و نعمت‌هایش شکر می‌کنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر می‌آورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در کنار چنین اشخاصی منفی خواهید شد. از بدترین نوع شخصیت‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد که باید از آنها دوری کرد:

● خودشیفته ‌ها
این افراد شدیدا حس خودبزرگ بینی دارند و چنین می‌پندارند که دنیا گرد آنها می‌چرخد. این افراد مانند کنترل گرها موذی و حیله گر نیستند و تا حدی آشکار خواسته‌های خود را بیان می‌کنند. گاهی به نظر می‌رسد باید به آنها گفت: "فقط خودت مهم نیستی که!" این افراد فقط خواسته‌های خود را در نظر می‌گیرند و نیازهای شما به باد فراموشی گرفته می‌شود. در این رابطه شما احساس یاس و سرخوردگی پیدا می‌کنید. آنها چنان انرژی شما را صرف خواسته‌ها و امیال خود می‌کنند که دیگر چیزی برای خودتان باقی نمی‌ماند.

ادامه نوشته

روانشناسی افراد از روی لباس !

لباس های تنگ: افرادی که لباس های تنگ میپوشند عموماً افرادی مغرور و زود رنج اند. همچنین افرادی بسیار جذاب هستند. افرادی شایسته و معقول اند.

لباس های گشاد: افرادی که لباس های گشاد میپوشند افرادی بخشنده هستند. به هیچ وجه حسود نبوده و دوستان زیادی دارند. فداکار و صادق نیز هستند.

لباس های تیره: افرادی که لباس های تیره میپوشند عموماً افرادی خودخواه بود و بسیار خونسرد هستند. به ندرت عصبانی می شوند و سلیقه ی خوبی در انتخاب لباس دارند.

لباس های روشن: افرادی که لباس های روشن میپوشند افرادی فداکار و صادق هستند. افرادی مهربان و شوخ طبع هستند و عاشق صلح و صفا و آرامش اند.

ادامه نوشته

تشریفات؛ مظهر حسن سلوک و مکارم اخلاق

همانطور که قبلا"به محضرتان عارض گردیدم تشریفات در ایران، معادل کلمه پروتکل Protocol در بسیاری از زبان های خارجی است. در معنا و مفهوم کلی، پروتکل عموما به ترتیبات مراسم دیپلماتیک و رسمی دولتی نظیر ملاقات ها و مذاکرات سران و مقامات طراز اول، نحوه برگزاری مهمانی های رسمی، نظام نگارش مکاتبات میان دول با یکدیگر و وزارت خارجه کشورها با سفارت خانه های مقیم، انجام امور دیپلماتیک از جمله تقدیم استوارنامه، تقدم سفرا و امور پشتیبانی دیپلماتیک مربوط می شود.

 اما واقعیت قضیه آن است که مفهوم تشریفات در ایران بسیار گسترده از مقوله پروتکل است. زیرا تشریفات از ریشه شرف به معنی مجد و بزرگی است و بر بنیان های استواری چون حس سلوک و مکارم اخلاق تکیه دارد. حس سلوک خود یکی از استوانه های محکم و راستین محاسن اخلاق است که مهم ترین و کلیدی تری هدف این مقوله نیز، حفظ شئون انسان ها است. ادب هم که نشانه عالی احترام به هم نوع است، ریشه در مکارم اخلاق دارد و در عین حال که ویژگی های ممتاز صاحب آن را به نمایش می گذارد، برای او حرمت و دولت و قدرت به ارمغانی می آورد که:

                                    ادب قدرت است و ادب مرد به ز دولت او.